|
|

سیره ی قاسمی
مرگ و شیون شده این شعر، که زنجیره ی توست رفتی و همچو مَهی، چشمِ جهان، خیره ی توست عرش لرزید و مَلَک خَرمنِ گیسو بِبُرید فرش خونی شد و دَم ها همه ماریره ی توست گفته بودند که روئین تنی و پُر جگری سنگر و خطّ مُقَدّم و قشون، چیره ی توست خصم عاجز شد از آن رستمِ دستانِ زمان هرکه سودای تو دارد، زِ رَگ و تیره ی توست فاطمه، ناجی رزمنده ی در راهِ وطن سایه ی بر سَرَت و هَمره و هَمشیره ی توست همه آوازه ی کرمان ز تو و شهرتِ توست زیره ی نامیِ کرمان، دگر زیره ی توست خوابِ راحت نکن ای، قاتلِ قاسم که مُدام آتش و لَعن و عذاب و خَفَقان، جیره ی توست خاکِ پاکِ وطنم، مُلکِ سلیمانیِ توست مکتب و راهِ نهادینه ی ما، سیره ی توست شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: قاسمانه, آمنه نقدی پور, عکسنوشته حاج قاسم
[ چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۲۰ ] [ ۲:۳۶ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
کتاب های آمنه نقدی پور 
کتاب قاسمانه شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب معراج خون شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب سایه ای به نام عشق شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب یک جفت پای دار شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب آرزوهای بی هدف شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب خفته ای بر مزار عشق شاعر: آمنه نقدی پور 
کتاب بید و مجنون شاعر: آمنه نقدی پور مطالب مرتبط:کتاب قاسمانه, کتاب بید و مجنون, کتاب سایه ای به نام عشق, کتاب خفته ای بر مزار عشق, کتاب آرزوهای بی هدف, کتاب معراج خون, قاسمانه, معراج خون ,بید و مجنون, خفته ای بر مزار عشق, سایه ای به نام عشق, آرزوهای بی هدف, آمنه نقدی پور برچسبها: آمنه نقدی پور, کتاب شعر, قاسمانه, شهید حاج قاسم سلیمانی
[ چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۲۰ ] [ ۲:۳۴ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]



آرامِ جان
پیکرش را سوختند، آتش به جانش اوفتاد وا أَسَف آن دَم که قاسم، از توانَش اوفتاد آن سلیمانی که همچون، سایه ی مظلوم بود سقف و ایوان و ستونِ سایبانش اوفتاد کِشتیِ نوحی که باید، می رهید از دستِ موج موجها دورش زده، تا که سکّانش اوفتاد تا که جزئی شد ز حق با خُدعه ای، او را زدند ذِکرِ یا رَب، یا رَب آخر از زبانش اوفتاد اشکِ رهبر را درآوردند مزدوران قَرن رهبرِ چون کوهِمان آرام جانش اوفتاد آن ستونی که خدا از بهر عرش آورده بود حاج قاسم بود، خدا هم آسمانش اوفتاد حاج قاسم بر ملائک، مالک و مختار بود بالِ پروازِ ملائک، با، سِنانش اوفتاد آنکه در بَر داشت صَد صَدها نشانِ افتخار در دلِ شعله، نشانِ بی نشانش اوفتاد یا علی می گفت قاسم، در عزای فاطمی تا علی هم در عروجِ پرنیانش اوفتاد آن هُمایی که سعادت بود، بر اقلیمِ عشق بال هایش، سایه اش، با استخوانش اوفتاد شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: قاسمانه, آمنه نقدی پور, امام خمینی, شهید حاج قاسم سلیمانی
[ سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۲ ] [ ۶:۱۵ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

فاجعه ی بغداد
فاجعه یعنی تو در این شهر، دیگر نیستی در کنارِ زخمِ فریادِ کبوتر، نیستی فاجعه یعنی، که با عکسِ تو از غم سوختن دل بسوزَد از فراغی که، میسّر نیستی فاجعه یعنی، دلی که از غمت پاشیده شد مرگ یعنی که، تَسلّا بَخشِ دختر نیستی فاجعه یعنی که آغوشت شده، از خاک پُر مَحرم آغوشِ اهلِ خاک، دیگر نیستی فاجعه یعنی که دستانِ تو از عرش اوفتاد حیف دیگر، شَهپَرِ طفلانِ بی پَر نیستی فاجعه یعنی، غم و اندوهِ فرزندِ شهید آن دَمی که خونخواهِ خونِ لشکر نیستی تو شدی "قالو بلی"، وقتی خدا انکار شد عالمِ امکان و معنا عالمِ ذَر، نیستی؟ مرگ پایانت نشد، آن کوردل ناکام شد تو هزاران تن شدی، با او برابر نیستی دست های رهبری بودی و رهبر دستِ تو بُت شکن بودی، که می گوید پیمبر نیستی؟ شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: زندگینامه آمنه نقدی پور, قاسمانه, شعر دفاع مقدس
برچسبها: فاجعه بغداد, قاسمانه, شهادت, آمنه نقدی پور
[ سه شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۰ ] [ ۱۱:۵۶ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
یار حسین 
مِهرِ تو را حُسِین به قلبَم کَرَم نمود آقایمان، به فکرِ کنیزانِ خویش هست اُم الائمه به من وعده داده بود بینِ مُحِبِّ خویش، مَرا قوم و خویش هست پیوندِ عاشقیست، نه کمتر، نه بیشتر پاداشِ بندگیست، از اربابمان حسین دلتنگِ یارِ حسینیم و بیقرار یارِ تو و عذاب؟ دریابمان حسین من عَهد بسته ام نَشَوم نا امید از او وقتی غلامِ فاطمه اربابِ این دل است خاکِ دلِ ما از گِل و از خاکِ کربلاست دلهای قاسمانِ حسین از همین گِل است شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: آمنه نقدی پور, قاسمانه, امام حسین, شهید حاج قاسم سلیمانی
[ جمعه ۱۴۰۱/۰۹/۰۴ ] [ ۱۱:۱۱ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

دنیای قرنطینه
بعدِ قاسم، عید بی معنی شد و نایاب بعدِ او هر سال شد، یک سالِ بی تحویل رفت آزادی و دنیا شد قرنطینه شد جهانِ بعدِ قاسم، بر قفس تبدیل مرگ، طاعون، زلزله، با دردِ بی درمان از زمین و آسمان بارید، بی تعجیل باز هم خشمِ خدا را می شَوَد، دیدن خسته ایم از این عذابی که شده تحمیل آمریکا، پیمان شکست و عالمی پس داد مرگ بر اسرائیل و آمریکای پُر حیل مرگ بر ذاتِ پلید و پستِ آمریکا بندگانِ پول و شهوت، غَرق در تضلیل در چه آئینی به این شدّت به مظلومان با قساوت می نماید، مرگ را تحمیل مرگِ بی رحمانه با پهباد، با موشَک این کجا ثبت است، این آئین در اِنجیل؟ پشتِ این رسمِ کَریه و زشت در عالم ذره ای انسانیّت هم نیست در آن ایل؟ حاج قاسم، پایگاه و منشأ رحمت نیک کردی راهِ روح الله را تکمیل شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: زندگینامه آمنه نقدی پور, قاسمانه, شعر دفاع مقدس, شهید سلیمانی
[ پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۷/۲۸ ] [ ۸:۲ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

جهادِ مقدّس
روحِ قدسیِ حق در او پیداست او که از قُدس در دلش غوغاست آن مقدّس ترین در عالم قاسمِ قدس، قاسمِ حاتَم آنکه سلطانِ ماه شد بی شک همچو یوسف به چاه شد بی شک ناجیِ هر پرنده ی بی پَر خونخواهِ پرنده ی بی سر همدمِ بی کسان و بی یاران همدلِ دلشکسته ی گریان شانه اش، تکیه گاهِ مظلومان سینه اش قبله گاهِ مَحرومان چشم هایش خدایِ آرامش حرف هایش خلاصه ی رامِش سینه اش می شکافت میدان را بازویش می شکست، زندان را چون پدر می نواخت طفلان را کَرد، تقدیمِ مَردُمَش جان را روحِ والای کبریایی داشت صورت و سیرتی خدایی داشت دستِ حق همرهِ سلیمانی فاتحِ قلب های بارانی شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شعرمذهبی, آمنه نقدی پور, قاسمانه, حاج قاسم سلیمانی
[ چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ ] [ ۸:۳۷ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
شعر در مورد شناخت شهدا 
عشق را با معرفت دم ساز کن می گریزد عشق از بی معرفت گر شناسی عشق را انسان شوی عشق آنسان از تو می یابد صفت عشق نام جمع آدم با حواست نام جمع قلب های با خداست هر که شد مهجور از گردان عشق راهش از راه خدا دیگر جداست این شهیدان اند گُردانِ خدا معرفت یابیم از جانِ خدا نیک بشناسیم مردان ِ خدا آری اینان اند دستانِ خدا شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شهید, شهدا, شعر در مورد عشق, عشق پاک
برچسبها: آمنه نقدی پور, قاسمانه, شعر دفاع مقدس, حاج قاسم سلیمانی
[ شنبه ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ ] [ ۵:۵ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
مرزبان وطن 
من پُر از توپ و تانک و خُمپاره ام من زَبونَم فِشَنگ و باروته قَدِّ صدتا رسانه ام وقتی دشمنیتون به دین مربوطه داعِش اصلا، سگِ کیه وقتی مذهبم خارِ چشمِ دَجّاله قُدرتم مثلِ بُمبِ هسته ایه حُکمِ تیرِ رژیمِ اِشغاله توی جبهه، جهاد و جانبازی مثلِ بُمبِ انرژی و شَعَفه عزَّت و دین و سربلندیِ ما خارِ چشمِ ترامپِ بیشرفه خیلی زوده که ما را بشناسین ما فداییِ راهِ الله ایم لَشکَرِ شیرمردِ ثارالله تیپِ حَقّ و سِپاهِ الله ایم کُفر و اِلحاد و اِرتِدادِ شما لَکّه ی ننگه، خوکای هرزه دست از پا خطا کنید قطعا لَشکَرِ ما مُدافِعِ مَرزه مَرز واسه سپاهِ ما یعنی اون حدودی که حقِّ مظلومه هرکُجای جهان، ضعیفی هست مَرزِ ما از دِفاع معلومه حُکمِ پیروزیِ سِپاهِ قُدس اونچه دشمَن از اون کَف کرده اینه که با شُجاعَت و ایمان کُفر و تکفیر را هدف کرده حُکمِ پیروزیِ سپاهِ ما سینه های سِپَر و ایمانه دستِ حق پشت ماست با قدرت ناجیِ ما خدای رحمانه ذِکرِ زهرا و یا علی و حسین حتّی وقتی که عرصه ها تَنگه مُعجزه می کنه برای سِپاه اسمِ زهرا، کلیدِ هر جنگه
شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه موضوعات مرتبط: آمنه نقدی پور، کتاب یک جفت پای دار برچسبها: شعر درباره داعش, شعر در مورد داعش, شعر مقاومت, جبهه مقاومت
برچسبها: قاسمانه, شعر دفاع مقدس, آمنه نقدی پور, مرگ بر اسرائیل
[ سه شنبه ۱۴۰۱/۰۳/۰۳ ] [ ۵:۱۲ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
طلایه دار 
تو خودت، طلایه دارِ وطنی وقتی که پرچمُو بالا میبری وقتی افتخارِت، افتخارَمه وقتی که دَرکمُو بالا میبری روی سَکّوی بلندِ آسیا اسمِ تو ناجیِ کشورِ مَنه سایه ی دستای سربلندِ تو عمریه که سایه ی سرِ مَنه باز یه پلاکِ دیگه وُ یه سینه چاکِ دیگه وُ پیکرِ پاکِ دیگه وُ یه مردِ جنگیِ غَیور باز یه مدالِ دیگه وُ یه ژنرالِ دیگه وُ رستمِ زالِ دیگه وُ یه دنیا عزّت و غرور باز یه شهیدِ دیگه وُ نورِ امید دیگه وُ فَتح و نَویدِ دیگه وُ حماسه در دلِ ظهور ایرانِ سربلند، ایران جاودان پهلوانِ شهید، توی دلها بمان قاسمِ بی نظیر، قاسمِ قهرمان قهرمانِ جهان، توی دلها بمان قاسمانه، توی میدونِ نَبَرد بینِ خُمپاره و موشَک میریم ما به ذِلَّت، تَن نمی دیم هرگز انتقامِ قاسمو می گیریم دستِ قاسم شده هر ایرانی دستِ انتقامِ خونِ شهدا دِینی که به گَردَنِ ما مونده وقتِ آزادیِ قُدس، میشه اَدا پا به پای رهبرِ آزاده جان به کَف، آماده ایم آماده ما به زودی شاهدِ این هستیم آمریکا به پای ما افتاده شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه موضوعات مرتبط: آمنه نقدی پور، کتاب یک جفت پای دار، جملات قصار و مفهومی و فلسفی برچسبها: قهرمان, قهرمانی, ترانه قهرمان, حاج قاسم سلیمانی
برچسبها: سردار دلها, شهید حاج قاسم سلیمانی, قاسمانه, آمنه نقدی پور
[ سه شنبه ۱۴۰۱/۰۲/۲۰ ] [ ۳:۵۶ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
[ جمعه ۱۴۰۰/۱۲/۲۷ ] [ ۱۱:۵۳ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
عشق، عشق است 
این مهم نیست که از عشقِ که دیوانه شوی بی دل و واله و سرگشته و بیخانه شوی خانه بر دوش شوی و نخوری حسرتِ سیل ساکن برزن و محکوم به ویرانه شوی آشنای حـَرَمش گردی و مست از نگهش جز رخ یار، به هر آینه بیگانه شوی عشق، عشق است، چه فرق است حسین یا قاسم اصل، وصل است که زنجیری و دیوانه شوی این مهم نیست، که سردار کدامین باشد یا کدامین شود شمع و تو پروانه شوی اصل، اخلاص عمل هست و همان شوق درون که میانِ شهدا لاله و ریحانه شوی عشق باید که تو را، وصل کند بر حنّان در غم ِ عشق خدا، رنجه و حنانه شوی شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه
برچسبها: شهید حاج قاسم سلیمانی , قاسمانه , آمنه نقدی پور , شهیدان زنده اند برچسبها: حاج قاسم سلیمانی, قاسمانه, آمنه نقدی پور, شعر دفاع مقدس
[ دوشنبه ۱۴۰۰/۰۹/۰۸ ] [ ۹:۳۰ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

انقضای اسرائیل حاج قاسم، شبیه طوفان بود در دلِ دشمنانِ در بیشه چون تبرزینِ آهنینی بود بر تنِ دشمنانِ بی ریشه ریشه هایی که هرز می رفتند دشمنِ ناگزیرِ دین بودند ها همان دشمنانِ بی رحمی که شغادانه، در کمین بودند حاج قاسم، به لرزه می انداخت تَن و اَندامِ کُفر و استکبار با نگاهش به سلطه گر می گفت: دست از پیکرِ جهان بردار یک نگاهش برای دشمن، بس یک کلامش، فنای دشمن بود یک اشاره از او چو تیرِ خلاص یک دَمَش انقضای دشمن بود شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شعر مذهبی, شعر دفاع مقدس, شهید حاج قاسم سلیمانی, قاسمانه
[ شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۰ ] [ ۱:۵۰ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

قسم نامه ۱ قسم به خونِ شهیدان از اولِ تاریخ قسم، به خونِ شهید قاسمِ سلیمانی قسم به حقِّ نفس های پاک و رزمنده قسم به ذاتِ اهورای مالکِ ثانی قسم به دستِ شهیدِ مدافعِ اسلام قسم به هر قدم و هر سرشتِ انسانی قسم به خونِ شهیدی که ریخت، روی عَلَم قسم به قلبِ پُر از خونِ هر مسلمانی قسم به کِشتیِ در راهِ دین و عاشورا قسم به کِشتیِ نوح و هوایِ طوفانی قسم به قاسمِ همواره در قسم ثابت به شیرمردِ غیور و دلیرِ کرمانی قسم به خونِ شهیدانِ در رهِ اسلام قسم به ناجیِ ناموسِ هر مسلمانی قسم به عزّتِ مُختارِ ثانیِ دوران به خونِ پاکِ حسین و عروجِ عرفانی قسم به پیکرِ در خون، شناورِ قاسم به خونِ منتقمِ پاک، ذاتِ سبحانی قسم به عزّتِ پیرِ طریقتِ جبهه شهیدِ زنده و سردارمان سلیمانی خدایِ درد، بگیر انتقامِ مظلومی که رویِ زخم جهان، بودنش چو مرهم بود شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: زندگینامه حاج قاسم سلیمانی, قاسمانه, کتاب شعر دفاع مقدس
[ پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۵/۲۸ ] [ ۱۰:۱۷ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
نهنگ ایرانی 
نهنگِ ایرانی
ای قافله برخیز، که هنگامه ی جنگ است هنگامه ی پیکار و نه هنگامِ درنگ است باید که به پا خاست، در این مخمصه بازار اینجا که دلِ مردمش از ظلم به تنگ است اینجا که همه دیو و ددان، دست به دَستند شیطان، اَبَر قدرتِ این عرصه ی ننگ است خونریز و پلید و پُرِ تزویر و هیاهو طغیان گر و اِغواگر و مَطرود و هَشَنگ است در توطئه و سلطه و اِشغالِ جهان است شادیم از این باب، که افتاده و لَنگ است هر قدر که بی رحم و شقی هست ولیکن در رو به رویش لشکر و شیر و یَل و هَنگَ ست ما شیردلان ترس ز تزویر نداریم در بیشه ی ما شیرِ نر و گرگ و پَلَنگ است شیطان که به ما می رسد از ترس گریزد از هیبت و از شوکتِ ما رانده ز سنگ است شیطانِ کبیر است و ولی موقعِ دیدار از پا فِتَد و بُزدل و پُر حیله و رَنگ است از سلطه گرِ بی سر و پا، باک نداریم سگ ماهی اگر هست، ایران چو نَهَنگ است گفتیم خدا هست و شهادت به رَهِ او با خصمِ شیاطین، چه زیبا و قشنگ است از جان و سَر و زندگی و عشق گذشتیم بُردیم و در این بُرد دلِ ما چو تفنگ است شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شهید حاج قاسم سلیمانی, مرگ بر امریکا, مرگ بر اسرائیل, شعر در مورد مقاومت
[ دوشنبه ۱۴۰۰/۰۴/۲۸ ] [ ۱۰:۳۱ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
نشان قاسم 
مرحبا همراهی ام کن، راهی ام کن راهیِ جان خواهی و خونخواهی ام کن من برایت قدر یک گُردان می جنگم من برایت با تمامِ جان می جنگم عاشقِ اینم علَمدارَت شَوَم یکسر می دهم یک جانِ عاشق، می دهم یک سر هرچه دارَم می دهم در راهِ ایرانت من قسم خوردم شَوَم جزء شهیدانت من شهیدی که شهادت می دهم جان را در رَهِ عشق و ارادت می دهم جان را می شوم قاسم سلیمانی میدان ها می شوم بسم اللهِ دیوان و شیطان ها نقطه ی آغازِ بسم الله در پیکار در غمِ خاکِ وطن، هستیم بوتیمار ما مُکَلَّف گشته از ابلیس، جان گیریم از دو دستِ حاج قاسم ها نشان گیریم
شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: دختر حاج قاسم سلیمانی, مکتب حاج قاسم, قاسمانه, فقط برای خدا
[ پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۳/۰۶ ] [ ۶:۴۸ ب.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]

حُکمِ تیر جنگ است و اتّحادِ برادرها جان بَر کَفان و صاحِب لَشکرها آنها که جانِ خود به کف آوردَند هنگامِ جنگ، در پسِ سَنگَرها آن مُخلصانِ با شَرَف و وجدان اهدا کنندگانِ تَن و سَرها بالایِ سَر هزار هواپیما در رو به رو، تَلاقیِ اژدرها در زیرِ پا هزار هزاران، مین در پشتِ سر، خیانتِ اَنترها سلمان های پاک، به خاک افتاد گلگون شدند، جمعِ اباذرها تحمیل جنگ، با نظرِ ابلیس چشمانِ خیس و ناله ی مادرها جان دادگانِ راهِ وطن، مشتاق بی سایبان شدند، همسرها خمپاره های وحشیِ مزدوران دیوان و انهدامِ قلندرها ابلیس و حکمِ تیرِ شیاطینی که سَد شدند بر همه ی درها همسر شهید شد و پسر مفقود بی خانمان شدند، هاجرها از چشمِ کودکان، خون بارید خونین شدند داخلِ بَسترها کردند سینه ها سپر و با عزم گشته بسیج، یاور و حیدرها قاسم، حسن، رسول، علی اکبر احمد، علی، تمامیِ صفدرها خمپاره بود و بُمب و هواپیما خون بود و جامه های پِیَمبَر ها شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شعر در مورد بسیج, قاسمانه, آمنه نقدی پور, شعر دفاع مقدس
[ سه شنبه ۱۴۰۰/۰۱/۲۴ ] [ ۱۰:۱۷ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
شهید سردار حاج قاسم سلیمانی _cjy7.jpg)
قیامت می شود وقتی خدا هم اشک می ریزد به روی پیکر خونین قاسم مصطفی هم اشک می ریزد به روی جسم از آتش کبود و دست بی جانش تمام عرش و فرش و کبریا هم اشک می ریزد شاعر: آمنه نقدی پور قسم به خون شهیدی که فخر عالم بود همان که ناجی جان تبار عالم بود همان که نوح شد و کشتی نجاتی ساخت همان که زنده نگه دار دین و پرچم بود خدای درد بگیر انتقام مظلومی که روی زخم جهان بودنش چو مرهم بود شاعر: آمنه نقدی پور دست قاسم بر زمین افتاد ای اهل حرم شاهدان قدس گفتند دست مولا اوفتاد شاعر: آمنه نقدی پور بی تو قاسم این محرم داغمان افزون تر است لاله های دشت زهرا رنگشان گلگون تر است شاعر: آمنه نقدی پور ما خط شکنان جبهه ی اربابیم با سلطه گران دشمن مادرزادیم مرد و زنمان جسور و شیرند و غیور سرباز رشید جنگ با الحادیم در مکتب ارباب توانا شده ایم ما مشق جهاد خویش را پس دادیم شاعر: آمنه نقدی پور همزاد عقاب و شیر و گرگیم و نهنگ در مسند قدرتیم با لشکر و هنگ بی نبرد و بی سلاح و بی خدعه و جنگ با علم کنیم عرصه بر زندقه تنگ شاعر: آمنه نقدی پور من از نژاد شیرم از نسل هژبرها خارم به چشم روبه و کفتار و گبرها ای بت پرست پیر بعد از رنج و صبرها احیا شده ست قدرت سینه ستبرها شاعر: آمنه نقدی پور من از نسل شیران شیرآورم نه ذلت پذیر و نه تن پرورم منم دختر بختیاری نژاد نهد تاج عزت جهان بر سرم شاعر: آمنه نقدی پور مأمورم و مسئول که با جرم ستیزم از صحنه ی پیکار نترسم، نگریزم مأمورم از این خط مقدم بروم پیش با تکیه به فرمانده و مولای عزیزم شاعر: آمنه نقدی پور با غبار چکمه هایت سرمه ای ساختم و بر چشمان انتظار مجروحم کشیدم کف اش را بوسه باران کردم بلکه آرام گیرد قلب پناهنده ام به دخیل رد پایت تو فقط برگرد و بگو این چکمه ی مخدوش به تمام سرانشان می ارزد شاعر: آمنه نقدی پور از کتاب قاسمانه برچسبها: شعر دفاع مقدس, آمنه نقدی پور, حاج قاسم سلیمانی, شعر درباره مدافعان حرم
[ پنجشنبه ۱۳۹۹/۰۷/۲۴ ] [ ۱۰:۱۸ ق.ظ ] [ آمنه نقدی پور ]
.:
Weblog Themes By
themzha
:.
|
|